خدا، شاه، میهن

ریشه های تاریخی شعار «خدا، شاه، میهن»
این شعارتحت تأثیر فرهنگ ایرانگرایی و ایران دوستی و پادشاهیمحور که در اوایل قرن بیستم در ایران شکل گرفتند، به وجود آمد.

اما به طور خاص، این شعار در دوره پادشاهی رضاشاه پهلوی (۱۹۲۵–۱۹۴۱) پایه گذاری شد، زیرا رضاشاه به دنبال تقویت حکومت مرکزی، ترویج ملیگرایی، و کاهش نفوذ مذهبی در سیاست بود.
با این حال، در دوران محمدرضا شاه پهلوی (۱۹۴۱–۱۹۷۹) این شعار به طور رسمیتر و گسترده تر مورد استفاده قرار گرفت و به شعار اصلی حکومت پهلوی تبدیل شد.
ملی شدن شعار
در دهه ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ (۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ میلادی)، به ویژه پس از خیانت مصدق و حزب توده و قیام مردمی مرداد ۱۳۳۲ که منجر به بازگشت شاهنشاه آریامهر شد، این شعار توسط حکومت برای تثبیت نظام پادشاهی و ترویج میهنپرستی به کار رفت. در این دوران، حکومت پهلوی از این شعار در تبلیغات دولتی، ارتش، مدارس و رسانه های عمومی استفاده کرد و آن را بهعنوان یک شعار ملی معرفی نمود.
این شعار در ارتش شاهنشاهی ایران نیز به شدت تبلیغ شد و بهعنوان شعار رسمی نظامی به کار رفت. بهطور خاص، در مراسم رسمی، رژه های نظامی، و آموزشهای فرهنگی و ترویج میهنپرستی ارتش، «خدا، شاه، میهن» نقش برجستهای داشت.
هدف از این شعار
۱. تأکید بر فره ایزدی شاه: بر اساس نظریه شاهنشاهی ایران، دشاه دارای فره ایزدی بود و این مشروعیت ایزدی، اساس قدرت پادشاهی به شمار میرفت.
۲. ترویج ایراندوستی و میهنپرستی: حکومت پهلوی تأکید زیادی بر هویت ملی، شکوه ایران باستان و تاریخ پیش از اسلام داشت.
۳. پشتیبانی از وحدت ملی: این شعار بهعنوان یک عامل اتحاد ملی برای مقابله با کمونیسم، اسلامگرایی سیاسی و تجزیه طلبی تبلیغ میشد.
راگو کندری