مدیریت تغیر رژیم

مدیریت تغیر رژیم

مدیریت سقوط جمهوری اسلامی توسط پادشاهیخواهان با بازگشت پرزیدنت ترامپ به کاخ سفید:

 

با بازگشت پرزیدنت ترامپ به کاخ سفید، مدیریت سقوط جمهوری اسلامی به ‌دست نیروهای پادشاهی‌خواه، ممکن است ایران و منطقه خاورمیانه شاهد تغییرات چشمگیری شوند. ایران، با جایگاه ژئوپلیتیکی مهم خود، می‌تواند به ‌واسطه تغییر رژیم در  سیاست داخلی و خارجی ‌اش، تأثیرات گسترده‌ای بر معادلات منطقه ‌ای و جهانی بگذارد. این تحول از جنبه ‌های مختلف، به ویژه در روابط با کشورهای همسایه،  تأمین انرژی جهانی، و تعامل با قدرت‌های غربی قابل توجه است.

 ۱. تأثیرات مثبت برای کشورهای منطقه

کشورهای عربی حوزه خلیج فارس:

کاهش تنش‌ها و بهبود روابط سیاسی: ایران و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس به ‌ویژه عربستان سعودی،  امارات و بحرین، در سال‌های اخیر با تنش‌ها و اختلافات عمده‌ای  روبه ‌رو بوده ‌اند. بازگشت نظام پادشاهی پهلوی، که پیش‌تر روابط دوستانه ‌تری با این  کشورها داشت، می‌تواند به کاهش تنش‌ها و بازگشت به دورانی از  تعاملات دیپلماتیک و اقتصادی منجر شود. این امر نه تنها احتمال درگیری‌ها را کاهش می‌دهد بلکه بستر  همکاری‌های منطقه ‌ای را فراهم می‌سازد.

تقویت تجارت و توسعه همکاری‌های اقتصادی: ایران و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، به ‌ویژه در حوزه انرژی  (نفت و گاز)، منافع مشترک فراوانی دارند. بازگشت پادشاهی و کاهش سیاست‌های تهاجمی جمهوری اسلامی،

امکان افزایش همکاری‌های تجاری و اقتصادی در این حوزه را فراهم می‌سازد و تجارت آزادتر در حوزه نفت و گاز به سود طرفین خواهد بود. سرمایه ‌گذاری‌های مشترک در حوزه ‌هایی چون پتروشیمی و  زیرساخت‌های تجاری، می‌تواند به اقتصاد این کشورها رونق بخشد.

 اسرائیل:

کاهش تهدیدات امنیتی: از آنجا که جمهوری اسلامی یکی از اصلی‌ترین حامیان گروه‌های ضد  اسرائیلی نظیر حزب‌الله لبنان و حماس به ‌شمار می‌رود، بازگشت  پهلوی‌ها به قدرت، می‌تواند به کاهش تهدیدات امنیتی علیه اسرائیل  منجر شود. حمایت‌های مالی و تسلیحاتی جمهوری اسلامی به این گروه‌ها قطع  خواهد شد و احتمالاً شاهد کاهش درگیری‌های مستقیم و نیابتی در  منطقه  خواهیم بود.

افزایش همکاری‌های دیپلماتیک  : ایران در دوران پهلوی روابط دیپلماتیک نزدیکی با اسرائیل داشت و  در صورت احیای این روابط، می‌توان انتظار داشت که ایران و اسرائیل  دوباره همکاری‌های دیپلماتیک، تجاری و علمی خود را برقرار کنند.  و اجرای گسترده تر پیمان ابراهیم و امضای پیمان جدید کوروش ، این امر به ثبات بیشتر و کاهش تنش در منطقه کمک خواهد  کرد.
فرصت‌های جدید:

همکاری‌های اقتصادی: همکاری در حوزه‌های انرژی، فناوری و کشاورزی می‌تواند به نفع هر دو کشور باشد.

همکاری در مبارزه با تروریسم: همکاری در مبارزه با گروه‌های تروریستی مشترک می‌تواند به تقویت امنیت منطقه کمک کند.

ایجاد منطقه ‌ای امن و پایدار: همکاری ایران و اسرائیل می‌تواند به ایجاد یک منطقه امن و پایدار در خاورمیانه کمک کند.

ترکیه:

رقابت ژئوپلیتیکی و اقتصادی : ترکیه، با رویکردهای پان‌ترکی و جاه ‌طلبانه خود، در سال‌های اخیر به  ‌دنبال افزایش نفوذ خود در منطقه بوده است. اگر ایران به ‌عنوان یک قدرت سکولار و شاید مدرن‌تر بازگردد، این  موضوع به رقابت بیشتری بین دو کشور منجر خواهد شد، به ‌ویژه در  حوزه اقتصادی و تجاری. هر دو کشور ممکن است در موضوعات صادرات انرژی، تسلط بر بازارهای  منطقه، و حتی نفوذ فرهنگی و دینی، با یکدیگر رقابت داشته باشند.

۲. تأثیرات منفی برای کشورهای منطقه

کشورهای شیعه مانند عراق و سوریه:

ازدست دادن حمایت‌های استراتژیک و مالی: جمهوری اسلامی همواره به ‌عنوان حامی اصلی دولت‌های شیعی در  عراق و سوریه شناخته می‌شود و سقوط این نظام می‌تواند این دولت‌ها را در سطح اقتصادی، نظامی و سیاسی تضعیف کند. تضعیف قدرت شیعیان در این کشورها، بی‌ثباتی داخلی و درگیری‌های  جدیدی را در پی خواهد داشت.

کاهش نفوذ شیعه در منطقه : در صورت بازگشت پادشاهی پهلوی، نفوذ جمهوری اسلامی بر گروه‌های

شیعه منطقه مانند حزب‌الله لبنان و حوثی‌های یمن قطع خواهد شد و این  با مشکلات مالی و سیاسی مواجه خواهند شد. این وضعیت ممکن است برای کشورهای سنی ‌نشین و گروه‌های سنی،  فضایی برای گسترش نفوذ فراهم آورد و توازن قدرت در منطقه را به نفع آنها تغییر دهد.

گروه‌های شیعه نیابتی:

ضعف مالی و سیاسی : گروه‌های نیابتی جمهوری اسلامی، نظیر حزب‌الله لبنان و حوثی‌های یمن،

از منابع مالی و تسلیحاتی ایران بهره می‌برند.با تغییر نظام در ایران و قطع حمایت‌های جمهوری اسلامی، این گروه‌ها با چالش‌های جدی اقتصادی و نظامی مواجه خواهند شد و این موضوع،  به ‌ویژه برای اسرائیل و عربستان سعودی که با این گروه‌ها درگیر بوده‌اند، خبر خوبی محسوب می‌شود.

۳. تأثیرات مثبت برای قدرت‌های غربی

ایالات متحده و اروپا:

بهبودروابط دیپلماتیک و اقتصادی: پهلوی‌ها به ‌طور تاریخی روابط نزدیکی با کشورهای غربی به ‌ویژه  ایالات متحده و اروپا داشته ‌اند و در صورت بازگشت پادشاهی، ایران ممکن است دوباره به یک متحد استراتژیک غرب تبدیل شود. این امر می‌تواند به کاهش تحریم‌ها علیه ایران، افزایش سرمایه ‌گذاری‌ها و مبادلات تجاری منجر شود و به غرب فرصت می‌دهد تا از بازار و منابع ایران بهره‌مند شود.

کاهش تهدیدات هسته‌ای : از دیگر مزایای مهم بازگشت پادشاهی برای غرب، کاهش تهدیدات  هسته‌ای ایران است. جمهوری اسلامی تحت فشارهای بین‌المللی به دلیل برنامه هسته ‌ای خود  بوده و با بازگشت پهلوی‌ها، احتمالاً توسعه برنامه ‌های هسته ‌ای نظامی  ایران متوقف خواهد شد. این امر نگرانی‌های امنیتی بین‌المللی را کاهش داده و مسیر جدیدی برای  همکاری و توافقات هسته ‌ای باز می‌کند.

ثبات بازار انرژی و کاهش بحران‌های جهانی : ایران با بازگشت به بازارهای بین‌المللی انرژی، می‌تواند به یکی از

تأمین ‌کنندگان اصلی نفت و گاز جهان تبدیل شود. این موضوع، به ‌ویژه در شرایط بحران انرژی جهانی، برای کشورهای  غربی که به دنبال منابع انرژی باثبات و امن هستند، مزیت بسیار بزرگی

خواهد بود و به تثبیت قیمت‌های جهانی کمک خواهد کرد.

با بازگشت احتمالی پادشاهی پهلوی و به قدرت رسیدن مجدد پرزیدنت

ترامپ، معادلات سیاسی و اقتصادی منطقه و جهان ممکن است به شدت

تحت تأثیر قرار بگیرند. ایران به ‌عنوان یک کشور سکولار و غرب‌گرا می‌تواند به ‌جای نفوذ مذهبی و نیابتی جمهوری اسلامی، نقشی متعادل‌تر و همسو با غرب در منطقه ایفا کند. هرچند بازگشت پادشاهی با مخالفت‌هایی از سوی گروه‌های مذهبی و

شیعی در منطقه مواجه خواهد شد، اما در مجموع برای کشورهای غربی، کاهش تهدیدات هسته ‌ای و ثبات در بازار انرژی، مزایای بزرگی به شمار

می‌رود.

راگو کندری