هویت ایرانی
در سال ۱۳۵۷، آنچه در ایران رخ داد، نمایشی از چهره ارتجاعی اسلام بود که برای چندین دهه سایه ای سیاه بر خاورمیانه و جهان انداخت.
اسلام سالها کوشید تا ایران و هویت ایرانی را نابود کند و به جای آن امت اسلامی برقرار سازد. با این حال، ایران و ایرانیت نه تنها از میان نرفتند، بلکه از دل اسلام خشن و بدوی، عرفانی زاده شد که فرهنگی پرمعنا و عمیق به ارمغان آورد. این فرهنگ عرفانی در ایران به اوج شکوفایی رسید و نشان دهنده خردمندی و بصیرت ایرانیان است. عرفان ایرانی ریشه های عمیقی در سنتهای کهن این سرزمین، به ویژه در میترائیسم ، آیین زرتشتی و خسروانی دارد. ایرانیان با حفظ و تداوم برخی عناصر فرهنگی و سنتی خود، توانستند پویایی و ماندگاری ایران را حفظ کنند.
شخصیتهایی همچون فردوسی، سعدی، مولانا، حافظ، خیام و سهروردی با آثار ماندگارشان، ادبیات و فرهنگ ایرانی را به اوج رسانده و مفاهیم عالی این فرهنگ را در قالبهای مختلف به جهان معرفی کردهاند.
جمهوری اسلامی نیز با استفاده از تروریسم سرخ و سیاه، در نابودی ایران و هویت ایرانی ناکام ماند. اکنون، ایران با بازگشت به مفهوم ملت ایران و نظام پادشاهی، مجدداً سرافراز و پایدار، آزادگی و شکوه خود را به جهان نشان خواهد داد.
آینده اسلام در ایران بار دیگر رقم خواهد خورد، اما اینبار با بازگشت پادشاهی پهلوی با حکومتی سکولار، چهره اسلام آینده ، با الهام از تصوف عشق ، تصوف ایرانی مولانا ، چهره ای معنوی، عرفانی و صلح طلب خواهد بود برای خاورمیانه و جهان.
راگو کندری