بازگشت میهن پرستی فرانسوی
چپ افراطی و اسلام گرایان تهدیدی برای جامعه و آزادی فرانسه است!
موضوع میهن پرستی فرانسوی و تجدید حیات آن موضوعی پیچیده و چندوجهی است.
که عمیقاً با تاریخ، سیاست و هویت فرهنگی این کشور در هم آمیخته است. این تجدید حیات اغلب در زمینه روندهای اروپایی و جهانی دیده می شود، جایی که مسائل مربوط به هویت ملی، مهاجرت، حاکمیت ملی و انسجام اجتماعی به شدت مورد بحث قرار می گیرد. در فرانسه، این بحث غالباً نگرانیهایی در مورد تأثیر چپ و اسلامگرایی بر جامعه فرانسه و ارزشهای آن دارد.
زمینه تاریخی میهن پرستی فرانسوی
میهن پرستی فرانسوی از دیرباز نیروی قدرتمندی بوده است که ریشه در آرمان های انقلابی آزادی، برابری و برادری دارد. انقلاب فرانسه در سال 1789 یک احساس قوی از هویت ملی و غرور مدنی ایجاد کرد که با رویدادهای تاریخی بعدی مانند جنگ های ناپلئونی، مقاومت در برابر اشغال نازی ها در طول جنگ جهانی دوم و دوره بازسازی پس از جنگ بیشتر تقویت شد. در طول این دوره ها، میهن پرستی فرانسوی با دفاع از سکولاریسم و زبان و فرهنگ فرانسوی پیوند تنگاتنگی داشته است.
تجدید حیات مدرن میهن پرستی فرانسوی
در سالهای اخیر، میهنپرستی دوباره در فرانسه بهوجود آمده است که ناشی از عوامل مختلف اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است. این تجدید حیات را می توان در ظهور احزاب سیاسی ناسیونالیست {Rassemblement National @RNational_off }، افزایش گفتمان عمومی در مورد هویت ملی و افزایش علاقه به تاریخ و سنت های فرانسه مشاهده کرد. چندین عامل کلیدی در این روند نقش دارند:
1 – جهانی شدن و عدم اطمینان اقتصادی:
تأثیرات جهانی شدن، از جمله جابجایی اقتصادی و همگن سازی فرهنگی، بسیاری از شهروندان فرانسوی را به دنبال آرامش در هویت ملی سوق داده است. از دست دادن صنایع سنتی و افزایش اشتغال نامطمئن، نوستالژی برای گذشته ای با ثبات تر و مرفه تر را دامن زده است.
2 – مهاجرت و ادغام:
هجوم مهاجران، به ویژه از کشورهای مسلمان نشین، بحث هایی را در مورد ادغام، چندفرهنگ گرایی و حفظ هنجارهای فرهنگی فرانسه برانگیخته است. نگرانیها در مورد انسجام اجتماعی و چالشهای متصور در ادغام جمعیتهای مختلف، احساسات ناسیونالیستی را تشدید کرده است.
3 -تروریسم و نگرانی های امنیتی
فرانسه در سال های اخیر چندین حمله تروریستی پرمخاطب را تجربه کرده است که ترس از افراط گرایی اسلام گرا را تشدید کرده و تمایل به حفاظت از امنیت و ارزش های ملی را تقویت کرده است. این حوادث اغلب توسط گروه های ملی گرا به عنوان شاهدی بر نیاز به کنترل شدیدتر مهاجرت و وحدت ملی قوی تر ذکر شده است.
4 – قطبی شدن سیاسی:
چشم انداز سیاسی در فرانسه به طور فزاینده ای دو قطبی شده است، با تقسیمات قابل توجهی بین چپ و راست. ظهور حزب میهن پرستی رالی ملی (Rassemblement National) به رهبری مارین لوپن و جردن بارديلا ، جلوه قابل توجهی از این قطب بندی بوده است. تاکید حزب بر ، حفظ فرهنگ و سیاست های ضد مهاجرتی در میان رای دهندگان بسیار طنین انداز شده است.
چپ و اسلام گرایی: تهدیدات درک شده
در چارچوب افزایش میهن پرستی، برخی از بخش های جامعه فرانسه چپ و اسلام گرایی را تهدیدی برای هویت ملی، حاکمیت ملی و آزادی می دانند. این دیدگاه توسط چندین نگرانی کلیدی شکل گرفته است:
1 – سکولاریسم (Laïcité):
فرانسه سنت طولانی سکولاریسم دارد که در قانون اساسی این کشور ذکر شده است. اصل { laïcité } جدایی دین و دولت را الزامی می کند و این سنگ بنای هویت ملی فرانسه است. منتقدان استدلال می کنند که حمایت چپ برای چندفرهنگی و سازگاری مذهبی این اصل را تضعیف می کند و به طور بالقوه منجر به فرسایش ارزش های سکولار می شود.
2 – هویت فرهنگی:
برخی از ناسیونالیست ها معتقدند که تأکید چپ بر تنوع و شمول، هویت فرهنگی فرانسه را کمرنگ می کند. آنها استدلال می کنند که ترویج چندفرهنگی بر یکسان سازی، انسجام جامعه فرانسه را تهدید می کند و تقدم زبان و سنت های فرانسوی را کاهش می دهد.
3 – امنیت و افراط گرایی:
حضور افراط گرایی اسلام گرا نگرانی قابل توجهی برای بسیاری از شهروندان فرانسوی است. حملات تروریستی پرمخاطب ترس از رادیکال شدن و خشونت را تشدید کرده است. ناسیونالیست ها اغلب از چپ ها به دلیل ملایمت بیش از حد در مورد مسائل امنیتی و مهاجرت انتقاد می کنند و استدلال می کنند که اقدامات قوی تری برای محافظت از ملت مورد نیاز است.
4 – صحت سیاسی و آزادی بیان:
این تصور در میان برخی وجود دارد که چپ ها صحت سیاسی را تحمیل می کنند و آزادی بیان را محدود می کنند. این امر به ویژه در بحث در مورد اسلام و مهاجرت مشکل ساز می شود. منتقدان استدلال میکنند که ترس از برچسب نژادپرستی یا اسلامهراسی، بحثهای باز را خفه میکند و مانع از توانایی پرداختن به مسائل مهم اجتماعی میشود.
متعادل کردن میهن پرستی و شمول
چالش پیش روی فرانسه این است که بین احیای میهن پرستی با اصول گنجاندن، تنوع و حقوق بشر تعادل برقرار کند. این امر مستلزم رویکردی ظریف است که نگرانیهای مشروع همه طرفها را به رسمیت بشناسد و در عین حال حس هویت ملی مشترک را تقویت کند. استراتژی های کلیدی ممکن است شامل موارد زیر باشد:
1 – ترویج ناسیونالیسم مدنی:
تأکید بر شکلی از ناسیونالیسم که فراگیر و مبتنی بر ارزش های مدنی مشترک است، نه همگونی قومی یا فرهنگی. این رویکرد می تواند به پل زدن شکاف ها و تقویت حس تعلق در بین همه شهروندان کمک کند.
2 – تقویت سیاست های یکپارچه سازی:
توسعه سیاستهای مؤثری که ادغام مهاجران را با احترام به پیشینه های فرهنگی آنها ترویج میکند. این شامل ارائه آموزش زبان، فرصت های شغلی و حمایت اجتماعی است.
3 – افزایش اقدامات امنیتی:
تضمین تدابیر امنیتی قوی برای محافظت در برابر تروریسم و افراط گرایی و در عین حال حفاظت از آزادی های مدنی و حقوق بشر. این شامل همکاری اطلاعاتی، مشارکت اجتماعی و رسیدگی به علل ریشه ای افراط گرایی است.
4 – تشویق گفتگوی باز:
ایجاد محیطی که در آن گفتگوی آزاد و محترمانه در مورد موضوعات مورد مناقشه امکان پذیر است. این شامل حفاظت از آزادی بیان و همچنین ترویج احترام و درک متقابل است.
نتیجه
تجدید حیات میهن پرستی فرانسوی پدیده ای چند وجهی است که توسط عوامل تاریخی، اجتماعی و سیاسی هدایت می شود. در حالی که نگرانی ها در مورد چپ و اسلام گرایی منعکس کننده نگرانی های واقعی در جامعه فرانسه است، پرداختن به این مسائل به گونه ای که اصول آزادی، برابری و برادری را حفظ کند، بسیار مهم است. ایجاد تعادل بین غرور ملی با فراگیری و احترام به تنوع برای ایجاد یک فرانسه منسجم و انعطاف پذیر ضروری است.
راگو کندری